دلم میخواهد راهی حرم شوم. راهی بهترین جای دنیا .پناهگاه امن دل شکسته ها؛سوار بر بال کبوتر ها می شوم و راهی مشهد می شوم .
دلم بی قرار و لبریز از حسی عجیب است.این حس را تا به حال تجربه نکرده ام. شهرها را یک به یک ، رد میکنم و به لحظه دیدار نزدیک می شوم. از بال کبوتران پیاده می شوم ؛ خود را در برابر عظمت این مکان خرد و ناتوان می بینم.
خجالت نمی گذارد به گنبد طلا نگاه کنم ؛ سر به زیر و شرمسار به ضریح نزدیک می شوم.قطرات اشک همچو سیل گونه هایم را تر کرده اند.
از گذشته خود خجلم؛ سر افکنده ضریح را در آغوش می گیرم. آرامشی وجودم را در بر می گیرد.
حسی که تا به حال نداشته ام.
خدا را قسم می دهم به امام رضا (ع) که گنه کاران را ببخشد و از گناه من بگذرد ؛ همه بیماران را شفا دهد و گره از کار بنده ایی بگشاید.
ای کاش کبوتر حرم بودم ؛ تا هر ساعت و هر لحظه و هر ثانیه را دور گنبدش بچرخم و عشق بازی کنم.
نویسنده:محمد امین خبرخوش
- ۹۴/۰۶/۲۲